شد باز گهر طبع گهرزای معزی


شد یار فلک عقل فلکسای معزی

گر زهره به چرخ دویم آید عجبی نیست


در ماتم طبع طرب افزای معزی

کز حسرت درهای یتیمش چو یتیمان


بنشست عطارد به معزای معزی